سرمهسرمه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

برای تو که می خواهی با ما باشی

یه روز خوب

1392/5/26 15:10
نویسنده : سورا
486 بازدید
اشتراک گذاری

سرمه خانم و مامان و بابا و خاله نرگس و ... روز سالگرد ازدواج مامان و بابا رفتند فرحزاد به صرف ناهار و هندونه! و سرمه حسابی شلوغ بازی و اب بازی کرد و خسته و کوفته برگشت خونه و لالا...

این روزها زیباترین کارها رو انجام می دی به قدری شیرینی که روزی هزاربار بغلت می کنم و می بوسم و سیر نمیشم. وقتی عروسکهات و بغل می کنی و می خوابی زیباترین هستی پرنسس من. و تلخ ترین موقع هم وقتیه که مامان خسته است و یه داد بلند سرت می کشه و تو می پری بغلش و مامان شرمنده و نادم و خیلی خیلی عصبانی از دست خودش بغلت می کنه و ازت معذرت می خواد.

تو ببخش خستگی و بیحوصلگی و فشارکاری مامان و. تو ببخش و نور رنگارنگ زیبات و به زندگی مامان بریز تا هر لحظه از زیبایی های تو متحیر بشه و چشم بدوزه به آسمون.

پسندها (1)

نظرات (3)

مامان پویان و آیسان
5 شهریور 92 17:24
خوشگلم قربون چشمای سیاهت چه ناز شدی ماشالله دلم برات یه ذره شده عاشششششششقتم
بهناز
6 آبان 92 17:54
باید بیایم این دخمل خوشگلو ببینیم با این شور زندگیش!
سورا
26 آبان 92 12:07
بابا بیاین ایران ما هم پسملی نازمون و ببینیم